غلام حیدر - مشهد وبلاگ

به مشهد وبلاگ خوش آمدید!

    آمار بازدید:       بازدید امروز: 3           بازدید دیروز: 33         مجموع بازدید ها: 325364

 

درباره خودم

مشهد وبلاگ

 

غلام حیدر
یا علی مدد





 

لوگوی وبلاگ

غلام حیدر - مشهد وبلاگ


علاقه مندی ها


وبلاگ دوستان

پیاده تا عرش
.:: در کوی بی نشان ها ::.
حمایت مردمی دکتر احمدی نژاد
کـــــلام نـــو
ما و دلاوران
ایحسب الانسان ان یترک سدی
خط سوم
حاجی
خط بارون
زورخانه بابا علی
قافله شهداء
عشق و......
هیئت بقیه الله شهیدیه
جبروتهم تحت اقدام حزب الله
سلام بر عزیز دل حیدر
امیدزهرا omidezahra
هامون و تفتان
سری تو سرا
میکدهُ حضرت زهرا عَلیها اَلسّلام
کبوترانه
« یا مهدی ادرکنی »
عطش عشق
وبلاگ ایران اسلام
سنگفرش خیال
شلمچه
طبیب عشق....
سلام بر اقای غریبم
آنتی سنی
کوثر 110
مزار بی نشان
امام رضا (ع)
خراباتیان ( اشعار در مدح علی علیه السلام )
آیات اثبات کننده حقانیت حضرت علی (ع)
برائت از دشمنان اهل البیت علیهم السلام
فطرس
مولا علی (ع)
شیعه
انسان کامل
درد دل های یک بچه شیعه
یاران علی علیه السلام
رقیه خاتون
یاس کبود علی(ع)
راهی به آسمان
ققنوس


آرشیو


کلیه مطالب

ابوبکر[2] . ابوبکر و عمر ملعون . اربعین . اعتراف فردی به ساختن شایعه . اهل بدعت . اواخر عمر . بر دشمن علی لعنت . پادشاه اهل سنت جهان . پخش نشده . پیامبر و فدک . پیشگویی خداوند . تقویم 1371 . توهین اهل سنت . جانباز شیمیایی . خانه حضرت زهرا . خلافت ابوبکر . در چوبی . درهای مدینه . دروغ سنی نیوز . دعوتنامه عید الزهرا . رضایت حضرت زهرا از شیخین . سالگرد آقاسی . سالگرد سید جواد ذاکر . سومین سالگرد سید جواد . سومین سالگرد سید جواد ذاکر . شرابخواری کلید دار کعبه . شکایت حضرت زهرا . شهادت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و امام حسن مجتبی علیه السل . شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها . عمر . عمر کشون . عید غدیر . غاصبین خلافت . غصب خلافت . غصب فدک . فوت . کلیپ از آقاسی . لعنت بر عمر . محرم . مرحوم آقاسی . مشهد وبلاگ . ناگفته های سید جواد ذاکر . هجوم به خانه وحی . وداع مادر سید جواد . وفات حضرت ام البنین . وفات حضرت زینب کبری سلام الله علیها . وفات یا شهادت . 13جمادی الثانی . آدرس جدید مشهد وبلاگ . آیا اهل سنت کافر هستند . آیت الله بهجت .


نوای وبلاگ



جدید ترین مطالب
آدرس جدید وبلاگ
ویژه نامه سومین سالگرد مرحوم سید جواد ذاکر - نادیده ها و ناشینده
رحلت حضرت زینب سلام الله علیها تسلیت باد+سومین سالگرد سید جواد
کاش من هم شیمیایی بودم --- نامه جانباز شیمیایی به امام زمان به م
وفات حضرت ام البنین علیهاالسلام و سالگرد سید جواد ذاکر
آیا حضرت زهرا سلام الله علیها از غاصب خلافت شکایت کرد؟؟
کلیپی نادر از مرحوم آقاسی پیرامون حضرت زهرا سلام الله علیها
دری نبوده که حضرت زهرا(س) بین در و دیوار باشند!!!!
پیشگویى خداوند و پیامبر درباره‏ى غصب فدک
آیت الله العظمی بهجت مرجع تقلید شیعیان به ملکوت اعلی پیوست
[عناوین آرشیوشده]

 

آدرس جدید مشهد وبلاگ www.mashhad.parsiblog.com

عذر خواهی

سلام

اول از همه عذر خواهی می کنم که مدتیه سر نزدم. همه میدونن که فصل امتحانات دانشگاه بوده و ما که تموم کردیم ولی عده ای هنوز امتحان دارم . پس از همه مجددا عذر خواهی می کنم و امیدوارم جبران کنم.

از تمام کسانی که در این مدت پیام فرستادن تشکر می کنم و با این که من با خصوصی کردن پیام مخالفم ولی به خاطر توهین ها و ناسزاهایی که یکسری افراد می گفتند مجبور شدم تا چند روزی که نیستم کاری کنم که پیامهای شما خصوصی ثبت بشه...

در مورد اون فرد یا افرادی که فکر می کنند با فحش و فحش کاری به ناموس آدم می تونن یک بچه شیعه رو از پا در بیارن کور خوندن.

بچه شیعه گوشه ای از صبر مولای خودش رو داره .

 

ضمنا من نتونستم برای تولد حضرت زهرا سلام الله علیها پیام بزارم ولی با این که گذشته ولی تبریک میگم و همچنین مناسبت چند روز پیش که 22 جمادی الثانی روز به درک واصل شدن خلیفه اول و غاصب اول خلافت ابوبکر ملعون رو به همه تبریک میگم.

 

 

ما ز محبان علی و عمر * هیچ نگوییم ز خیر و شر
حشر محبان علی با علی * حشر مریدان عمر با عمر


نویسنده : غلام حیدر

چهارشنبه 87 تیر 12 ساعت 8:42 صبح بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

اتفاقات بعد از شهادت

3 جمادی الثانی - شهادت حضرت فاطمه زهرا(س) - سال یازدهم هجری قمری

همان طوری که در سیزدهم جمادی الاولی بیان کردیم، درباره تاریخ شهادت حضرت زهرا(س) میان علما و تاریخ نگاران شیعه و اهل سنت اختلاف است.

معروف و مشهور میان مورخان و سیره نگاران شیعه این است که آن حضرت در سوم جمادی الآخر، یعنی نود و پنج روز پس از رحلت پدر ارجمندش رسول خدا(ص) بر اثر ضرب و شتم مأموران دستگاه غاصب خلافت، به مدت چهل روز بیمار و پس از آن، مظلومانه به شهادت رسید.

بدین منظور، این روز، روز سوگواری و حزن و اندوه شیعیان و محبان اهل بیت(ع) است و آنان، این واقعه جان سوز را به یادگار دلبندش حضرت حجت بن الحسن(ع) و به سادات بنی الزّهرا(س) تسلیت می گویند.(1)

سید بن طاووس در الاقبال، زیارت ویژه ای برای حضرت فاطمه زهرا(س) نقل کرد و سپس گفت: روایت گردیده است که هر کسی آن حضرت را با این زیارت نامه، زیارت کند و در پیشگاه پروردگار متعال استغفار نماید، خداوند سبحان گناهانش را آمرزیده و او را وارد بهشت برین خواهد کرد.

در آغاز زیارتش آمده است: اَلسّلام علیک یا سیّدة نساءِ العالمین، السّلام علیک یا والدة الحجج علی النّاس اجمعین …(2)

علاوه بر تاریخ وفات، درباره محل تدفین حضرت زهرا(س) نیز اتفاقی بین مورخان و سیره نگاران نیست. زیرا برخی معتقدند که بدن شریفش در قبرستان بقیع، برخی می گویند در خانه خود آن حضرت و عده ای نیز گفته اند که میان قبر رسول خدا(ص) و منبر آن حضرت، واقع در مسجد النّبی(ص) دفن گردیده است و به همین منظور، پیش از این واقعه، رسول خدا(ص) در روایتی فرمود: بین قبر و منبر من باغی است از باغ های بهشت.

به هر روی، بنا به وصیت حضرت زهرا(س)، حضرت علی(ع) شبانه بدن مطهرش را غسل و کفن نمود و شخصاً به همراه معدودی از نزدیکان و صحابه کبار بر او نماز گزارد و به دور از چشم سایرین، بدنش را در مکانی مقدس دفن کرد.(3)

در پایان مناسب است که علت شهادت و نحوه تدفین آن حضرت را از زبان حفید ارجمندش، حضرت جعفر بن محمد(ع) بیان کنیم:

طبری در "دلایل الاِمامة" از ابوبصیر روایت کرد، که امام جعفر صادق(ع) فرمود: فاطمه زهرا(س) در سوم جمادی الآخر، سال 11 هجری قمری بدرود حیات گفت و سبب وفاتش این بود که قنفذ، غلام عمر بن خطاب به دستور وی، با نیام شمشیرش ضرباتی به آن حضرت وارد ساخت و بر اثر آن، محسن او سِقط و وی به بیماری شدیدی مبتلا شد و ایامی که در بستر بیماری بود، اجازده نمی داد آنانی که وی را مورد اذیت و آزار قرار دادند، از او عیادت کنند.

ولی آن دو مرد از اصحاب پیامبر(ص) (یعنی ابوبکر و عمر بن خطاب) از امیرمؤمنان(ع) درخواست کردند که از آنان در نزد فاطمه(س) شفاعت کند، تا آنان بتوانند از وی عیادتی به عمل آورند. حضرت علی(ع) درخواست آنان را پذیرفت و از فاطمه زهرا(س) تقاضا کرد که آنان را به نزد خویش بپذیرد. چون که وارد بر آن حضرت شدند از او پرسیدند: ای دختر رسول خدا(ص) چطور هستی؟ فاطمه(س) فرمود: با ستایش پروردگار، به خیر هستم. سپس آن حضرت به آن دو فرمود: آیا از پیامبر(ص) نشنیده بودید که فرمود: فاطمة بضعة منّی، فمن آذاها فقد آذانی، و من آذانی فقد آذی الله؟

آن دو گفتند: چرا، شنیدیم که پیامبر(ص) چنین فرمود.

حضرت فاطمه(س) فرمود: سوگند به خدا، شما دو تا، مرا اذیت و آزار کردید.

امام صادق(ع) فرمود: آن دو از نزد حضرت زهرا(س) بیرون رفتند، در حالی که آن حضرت، از آنان در ناراحتی و ناخرسندی بود.(4)

ابوعلی، محمد بن همام بغدادی روایت کرد: هنگامی که حضرت زهرا(س) به شهادت رسید، امیرمؤمنان(ع) وی را غسل داد و کسی در نزد وی حاضر نبود مگر فرزندانش حسن، حسین، زینب و امّ کلثوم و هم چنین اسماء بنت عمیس و کنیزشان فضه.

آن گاه بدن مطهرش را در تاریکی شب، به همراه حسن و حسین به سوی بقیع حمل کرد و بر وی نماز گزارد و کسی به آن آگاه نبود و کسی بر وی نماز نگذارد. آن گاه وی را در روضه شریفه (میان منبر و قبر پیامبر(ص)) دفن نمود و محل آن را صاف و نامشخص کرد و بامداد همان شب به قبرستان بقیع رفت و چهل مکان را به صورت قبر جدید درآورد. مردم چون از دفنش باخبر شدند، به قبرستان بقیع رفته و در آن جا با چهل قبر جدید رو به رو شدند و ندانستند کدام یک قبر شریف فاطمه(س) است. بدین جهت ناله و شیون کرده و یک دیگر را (در قصور و تقصیرشان در نگهداری حرمت دختر رسول خدا(ص)) ملامت و سرزنش کردند و می گفتند: وای بر ما! پیامبرمان فرزندی پس از خود به جای نگذاشت، جز یک دخترش. که آن هم غریبانه وفات کرد و شبانه دفن شد و کسی از ما نه در وفاتش، نه در نمازش و نه در دفنش حاضر نبودیم و هم اینک قبر وی نیز بر ما نامعلوم است.

دست اندرکاران أمر (ابوبکر و عمر) از این ماجرا با خبر شده و به زنان سوگوار گفتند: آیا کسی در میان شما هست که این قبرها را نبش کرده تا بدن فاطمه(س) را بیابد و ما بر او نماز گزاریم و سپس او را دفن و محل دفنش را مشخص کنیم؟

این خبر به اطلاع امیرمؤمنان(ع) رسید. آن حضرت در حالی که خشمگین شده بود، به طوری که دو چشمش را سرخی فراگرفته و رگ های گردنش برآمده بود و قبای زردی را که معمولا در ایام درگیری و ناراحتی به تن می پوشید، در بر کرد و شمشیر ذوالفقار خود را به دست گرفت و به سوی بقیع ره سپار گردید. همین که به مردم حاضر در بقیع رسید فرمود: به خدا سوگند، اگر کسی یک سنگ از این قبرها را بردارد، با این شمشیر بر سرش و کسی که به وی دستور داده است می کوبم. در همین هنگام عمر بن خطاب و همراهان او با امیرمؤمنان(ع) رو به رو شدند. عمر به وی گفت: چه شد تو را ای ابوالحسن! به خدا سوگند ما قبر فاطمه را نبش کرده و بدنش را بیرون می آوریم و بر وی نماز می گزاریم.

امیرمؤمنان(ع) با دستان خویش پیراهنش را گرفت و وی را چرخاند و بر زمین کوبید و به وی فرمود: ای سیه چرده زاده! از حق خودم (یعنی خلافت اسلامی) به خاطر این که با اختلاف ما مردم از دین مرتد نشوند، درگذشتم. اما هیچگاه نسبت به قبر فاطمه(س) در نخواهم گذشت، سوگند به کسی که جانم در دست او است، اگر تو و ملازمانت چیزی از این قبرها را جا به جا کنید، زمین را از خونتان سیراب خواهم کرد! اگر می خواهی، آزمایش کن، ای عمر!

در این هنگام ابوبکر (خلیفه وقت) از راه رسید و عاجزانه به امیرمؤمنان(ع) عرض کرد: ای ابوالحسن! تو را به حق رسول خدا(ص) و به حق آن کسی که در بالای عرش است سوگند می دهم که او را رها کنی و مطمئن باش هیچ یک از ما، کاری که تو را برنجاند انجام نخواهیم داد.

آن گاه امیرمؤمنان(ع) دست از عمر برداشت و او را رها کرد و مردم نیز پراکنده شدند و از آن زمان به بعد، هیچ کس جرئت نکرد قبرهایی را که علی(ع) درست کرده بود، نبش کند و به جستجوی بدن شریف فاطمه(س) بپردازد.(5)

امیرمؤمنان(ع) بدین سان قبر شریف همسر مظلومش فاطمه زهرا(س) را از نبش قبر رهانید و به وصیت خود فاطمه زهرا(س) که فرموده بود، کسی در غسل، کفن و نماز و دفنش حاضر نشود، عمل نمود. تا اعتراضی باشد برای همیشه بر آنانی که حقشان را غصب و حرمتشان را شکسته و آنان را مظلومانه به شهادت رسانیدند.

1- مسار الشیعة (شیخ مفید) – از مجموعه نفیسه -، ص 67؛ وقایع الایام (شیخ عباس قمی)، ص 258

2- الاقبال بالأعمال الحسنة (سید بن طاووس)، ج3، ص 161

3- نک: زندگانی چهارده معصوم (ع) (ترجمه اعلام الوری)، ص 226؛ وقایع الایام، ص 262؛ کشف الغمة (علی بن عیسی اربلی)، ج2، ص 4

4- اللمعة البیضاء (تبریزی انصاری)، ص 851

5- همان، ص 852


نویسنده : غلام حیدر

یکشنبه 87 خرداد 19 ساعت 11:2 صبح بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

بسم رب الزهرا به حق زهرا به ظهور منتقم خون زهرا سلام الله علیها

 

امروز روز شهادت بی بی دو عالم حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها است. امروز آخرین روز دوری پیامبر از پاره تن خود است.

امروز آغاز اوج مظلومیت علی علیه السلام است.

 

مصیبت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها تنها یک جراحت و زخم نیست!!!

حقیقت ، درب و خانه ، آرمانها و اهداف فاطمی است...

مهم این است که من و تو کدام سوی درب ایستاده ایم.....

 

خداوندا لحظه به لحظه محب علی و آل علی و محبت فاطمه زهرا سلام الله علیها را و بغض دشمنان حضرت را از جمله عمر حرام زاده و ابوبکر و عایشه را در دل ما زیاد کن.

 

خداوندا به حق این روز

اللهم عجل لولیک الفرج

 

 

 

 

شهادت حضرت زهرا سلام الله علیها

 

 

کاش عمر ذره ای احساس داشت
احترام باغبان و یاس داشت
کاش زهرا پشت در تنها نبود
مادر سادات هم عباس داشت

***********************************************************

ای کاش فدک این همه اسرار نداشت
ای کاش مدینه در و دیوار نداشت
فریاد محسن زهرا این است
ای کاش در سوخته مسمار نداشت

 


نویسنده : غلام حیدر

شنبه 87 خرداد 18 ساعت 9:56 صبح بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

لعن و بیزاری خداوند از عمر و ابوبکر و وعده عذاب الهی

خداوند تبارک و تعالی در قرآن این دو خبیث و ظالمین دیگر در حق اهل بیت علیهم‌السلام را لعن می‌نماید و وعده عذاب فرموده است:

«ان الذین یؤذون الله و رسوله لعنهم الله فی الدنیا و الاخره و اعد لهم عذابا مهینا»[1]

و اما جهت اثبات دلایلی است که ما بنا به اختصار به یک دلیل اشاره می‌کنیم:

بنا به نقل از طریقه عامّه و خاصّه، حضرت پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله در مورد حضرت زهرا علیها سلام الله فرمودند:

«فاطمه بضعه منی مَن آذاها فقد آذانی و مَن آذانی فقد آذی الله»[2]

فاطمه پاره تن من است هر کس او را اذیت کند، مرا اذیت کرده و هر کس مرا اذیت کند، خدا را اذیت کرده است.

و باز به نقل از همان دو طریق روایت است که حضرت زهرا سلام الله علیها به آن دو لعین فرمودند:

«انی اشهد الله و ملائکته انکما اسخطتمانی و ما ارضیتمانی و لئن لقیت النبی صلی الله علیه و آله لاشکونکما الیه»[3]

خدا را شاهد می‌گیرم و ملائکه او را به اینکه شما دو نفر مرا به خشم آوردید و مرا خشنود ننمودید و اگر پیامبر صلی الله علیه و آله را ملاقات نمایم هرآینه شکایت شما دو نفر را به وی خواهم کرد.

و همچنین ابن ابی الحدید گفته است: حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها از دنیا رفتند در حالیک سخت از عمر و ابوبکر غضبناک بودند.[4]

پس با استفاده از این مطلب معلوم می‌گردد که آنها مورد لعن خدا قرار می‌گیرند و هیچ جای شکی نیست در جایی که خدا لعن کند، انبیاء و اولیاء و ملائکه هم لعن خواهند نمود. و ما هم باید با تمام وجود از آنه بیزاری بجوییم ( و از خدا بخواهیم که این حالت را به ما عطا فرماید و ما را با چنین عقیده‌ای محشور نماید.)

ولی متاسفانه بعضی از مردم نادان که به ظاهر مسلمانند، افکار ضد شیعی درون آنها رخنه کرده و با بیزاری جستن و لعن به چنین افرادی مخالفت می‌کنند و دین را سوای تبری شناخته اند (گرچه در مسأله تولی هم می‌لنگند و دروغ می‌گویند چنانچه امام صادق علیه‌السلام می‌فرمایند:

«دروغ می‌گوید کسی که ادعای دوستی ما را می‌کند ولی از دشمنان ما بیزاری نمی‌جوید» لذا این دسته هم گمراهند و به عذاب الهی گرفتار می‌شوند و حتی مورد لعن خدا قرار می‌گیرند، چنانچه روایت است از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله که می‌فرماید:

«مَن تَأَثَّمَ یلعن مَن لعنه الله فعلیه لعنه الله»[5]

هر س گناه بشمارد لعن کردن کسی را که خدا او را لعنت نموده، لعنت خدا بر خود او باد.

هر کس که بگوید که تبری ضرر است

او را نه ز دین و نه ز ایمان خبر است

فرزند علی اگر تبری نکند

فرزند علی نیست زنسل عمر است

 


1- احزاب / آیه 57

2- دلایل الامامه ص 45- کتاب سلیم بن قیس ح 48 و در صحیح بخاری ج5 ص 26 به صورت «فاطمه بضعه منی فمن اغضبها اغضبنی» – صحیح مسلم ج4 ص 193 «ان فاطمه بضعه منی یؤذینی ما اذاها»

3- اعلام النساء ج4 ص123.

4- شرح نهج البلاغه از ابن ابی الحدید ج 6 ص 50.

5- رجال الکشی مع تعلیقه المیرداماد ج2 ص811 رقم 1012.


نویسنده : غلام حیدر

جمعه 87 خرداد 17 ساعت 8:16 عصر بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

شهادت مظلومانه حضرت فاطمه(س)

حضرت امام صادق علیه‏السلام  در مورد علت شهادت فاطمه (س)
  میفرمایند: سبب شهادت فاطمه این بود که قُنفذ (غلام خلیفه دوم) با غلاف
شمشیراو را زده وبچه ‏اش راکشت ومادرم ازاین جهت به بستربیمارىافتاد.
مؤلّف گوید: نیز از سُلَیم بن قیس نقل شده: که عمر بن خطاب(لعنةالله) در
یکسال نصف حقوق همه‏ى کارگزارانش را به عنوان غرامت(و کمبود بودجه و
مالیات) برداشت،ولى حقوق قنفذ را به طور کامل پرداخت،سُلَیم مى‏گوید به
مسجد رسول خدا(ص)رفتم گروهى رادیدم درگوشه‏اى نشسته ‏اند،همه‏ ى
آنها  از  بنی ‏هاشم  بودند ،جز سلمان و ابوذر و مقداد ومحمد بن ابی ‏بکر و
عمر بن ابی‏ سلمه و قیس بن سعد بن عُباده، در این جلسه، عباس (عموى
پیامبر)  به على (ع) گفت: «چرا عمر (لعنةالله) مانند همه ‏ى کارگزارانش، از
حقوق«قُنفذ»چیزى نکاست؟!»
 حضرت على (ع) به اطراف خود نگاه کرد و سپس قطرات اشک از چشمانش
  سرازیر شد، آنگاه در پاسخ عباس فرمود:
شَکَّرَ لَهُ ضَرْبَةً ضَرَبَها فاطِمَةَ بِالسَّوْطِ فَماتَتْ وَ فی عَضُدِها اَثَرهُ کَاَنَّهُ الدُّمْلُجْ
«حقوق قفنذ را کم نکرد، تا از او تشکّر نماید بخاطر ضربت تازیانه ‏اى که او بر
  فاطمه (س) نواخته بود، که وقتى فاطمه (س) از دنیا رفت، اثر آن تازیانه در بازوى او وجود داشت و همانند بازوبند، نمایان بود».

 

 

 

بر عمر لعنت بفرستید  و نظر دهید


نویسنده : غلام حیدر

پنج شنبه 87 خرداد 16 ساعت 1:58 عصر بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

پشیمانی ابوبکر در آخرین روزهای زندگی


معمولاً هر شخصی در آخرین روزهای زندگیش و هنگامی که احساس می‌کند مرگ به او نزدیک شده است ، مهمترین سخنان خود را گفته و اساسی‌ترین سفارش‌ها را می‌کند .
ابن أبی قحافه نیز در آخرین روزهای عمرش ، سخنانی گفته است که شنیدن آن‌ها واقعیت‌های بسیاری را آشکار می‌کند ؛ هر چند که او حتی در این جا نیز از گفتن تمام حقایق خودداری کرده است ؛ اما همین اندازه‌اش نیز برای اثبات بسیاری از مسائل کفایت می‌کند .
وی در آخرین روزهای عمرش ، اعتراف می‌کند که دستور هجوم به خانه صدیقه طاهره را صادر کرده است . تعدادی از علمای اهل سنت ؛ از جمله شمس الدین ذهبی (748هـ ) در تاریخ الإسلام ، در تاریخ زندگی ابوبکر ، محمد بن جریر طبری در تاریخش ، ابن قتیبه دینوری در الإمامة والسیاسة ، ابن عساکر در تاریخ مدینه دمشق و ... چنین می‌نویسند :
عبد الرحمن بن عوف در بیماری ابوبکر بر او وارد شد و بر وی سلام کرد ، پس از گفتگویی ، ابوبکر به او چنین گفت :
أما إنی لا آسى على شیء إلا على ثلاث فعلتهن ، وثلاث لم أفعلهن ، وثلاث وددت أنی سألت رسول الله صلى الله علیه وسلم عنهن : وددت أنی لم أکن کشفت بیت فاطمة وأن أغلق علی الحرب .
تاریخ الإسلام ، ج3 ، ص118 و تاریخ الطبری، ج 2، ص 619، ج 3 ص 430 ط دار المعارف بمصر و الامامة والسیاسة - ابن قتیبة الدینوری ، تحقیق الزینی - ج 1 - ص 24 و تاریخ مدینة دمشق - ابن عساکر - ج 30 - ص 422 و شرح نهج البلاغة - ابن أبی الحدید - ج 2 - ص 46 – 47 و المعجم الکبیر - الطبرانی - ج 1 - ص 62 و مجمع الزوائد - الهیثمی - ج 5 - ص 202 – 203 و مروج الذهب ، مسعودی شافعی ، ج1 ،‌ ص290 و میزان الاعتدال - الذهبی - ج 3 - ص 109 و لسان المیزان - ابن حجر - ج 4 - ص 189 و کنز العمال ، المتقی الهندی ، ج 5 ، ص631 و ... .
من به چیزی تأسف نمی‌خورم ، مگر بر سه چیز که انجام دادم و سه چیزی که انجام ندادم و سه چیزی که کاش از رسول خدا (صلی الله علیه وآله وسلم) می‌پرسیدم : دوست داشتم خان? فاطمه را هتک حرمت نمی‌کردم هر چند برای جنگ بسته شده شود ... .

 

برای دیدن ما بقی مطلب و دانلود مداحی به ادامه مطلب بروید

ادامه مطلب...

نویسنده : غلام حیدر

چهارشنبه 87 خرداد 15 ساعت 1:42 عصر بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

فدک 1

واقعه غمبار فدک

حضرت زهرا علیهاالسلام

فدک طبق نقل مورخین قریه‏اى آباد و حاصلخیز در سرزمین حجاز و در نزدیکى خیبر بود.(1) هنگامى که رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله از فتح خیبر باز مى‏گشت، خداوند رعب و وحشت را در قلوب اهل فدک که از یهودیان سرسخت بودند، افکند و آنان به خاطر ترس از کشته شدن صلح نامه‏اى را با پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله امضاء نمودند و بر اساس آن نیمى از فدک را به آن حضرت صلى‏الله‏علیه‏و‏آله بخشیدند و چون براى به دست آوردن فدک جنگى انجام نشده و سربازان اسلام هیچ دخالتى در آن نداشتند، مشمول عنوان غنیمت نگشته و «فِىْ‏ء» محسوب مى‏شود که اختیار آن با پیامبر است.(2) به همین دلیل وقتى برخى از سران مسلمین از پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله درخواست کردند که فدک را مانند دیگر غنائم بین آنها تقسیم کند، این آیه نازل شد: «وَ ما أفاءَ الله‏ُ على رَسُولِهِ مِنْهُمْ فَما اَوْ جَفْتُمْ عَلَیْهِ من خَیْلٍ وَلا رِکابٍ ولکنَّ الله‏َ یُسَلِّطُ رُسُلَهُ عَلى مَنْ یَشاءُ وَالله‏ُ عَلى کُلِّ شى‏ءٍ قَدیرٌ»(3)؛ «آنچه را خدا به رسولش از آنها (یهود) باز گرداند، چیزى است که شما براى به دست آوردن آن نه اسبى تاختید و نه شترى، ولى خداوند رسولان خود را بر هر کس بخواهد مسلط مى‏سازد و خدا بر هر چیز قادر است.»

از اینرو پس از این که آیه «وَ آتِ ذَا الْقُرْبى حَقَّهُ»(4)؛ «حق خویشاوندان نزدیک خود را بده.» نازل شد، پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فدک را به حضرت فاطمه علیهاالسلام بخشید. دانشمندان بزرگ اهل سنّت همچون ابى یعلى موصلى(5)، ذهبى(6)، سیوطى(7)، هیثمى(8)، خوارزمى(9) و حاکم حسکانى(10) نقل مى‏کنند که وقتى آیه فوق نازل شد، «دَعَا النَّبىُّ فاطمةَ و أَعْطاها فَدَکَ؛ پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله فاطمه علیهاالسلام را فرا خواند و فدک را به او اعطا نمود.»

ابن ابى الحدید دانشمند اهل تسنّن مى‏گوید: از استادم على بن فارقى پرسیدم: آیا فاطمه راستگو و صادق بود؟ پاسخ داد: آرى. گفتم: پس چرا خلیفه اول «فدک» را به ایشان برنگرداند؟ استادم لبخندى زد و گفت: اگر در آن روز فدک را به فاطمه علیهاالسلام داده بود، در روز بعد فاطمه خلافت شوهرش را ادّعا مى‏کرد و او نمى‏توانست هیچ عذرى بیاورد؛ چرا که یقین داشت فاطمه در مورد خلافت شوهرش راست مى‏گوید.

از مطالب بیان شده روشن مى‏شود که «فدک» ملک شخصى حضرت فاطمه علیهاالسلام بوده و خلیفه اول به زور و بدون هیچ مدرک معتبرى و به صرف یک حدیث جعلى دالّ بر این که پیامبران از خود ارثى به جاى نمى‏گذارند،(11) آن را غصب کرد. نقل شده که بعد از وفات رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله حضرت فاطمه علیهاالسلام نزد ابوبکر رفت و فرمود: «یا اَبابَکْرٍ مَنْ یَرِثُکَ إذا مُتَّ؛ اى ابابکر! هنگامى که بمیرى چه کسى از تو ارث مى‏برد؟» ابوبکر گفت: اهل و فرزندانم. ایشان فرمودند: «فمالی لا أرثُ رسولَ الله‏ِ؛ پس چگونه است که من از رسول خدا ارث نمى‏برم؟» و سپس فرمودند: «والله‏ِ لا أُکَلِّمُکَ بِکَلِمَةٍ ما حَیَیْتُ؛ به خدا قسم تا وقتى که زنده‏ام کلامى با تو سخن نخواهم گفت.» و لذا تا وقتى که ایشان زنده بود، با او سخن نگفت.(12)

البته «فدک» اگر چه از نظر اقتصادى براى اهل‏بیت علیهم‏السلام مهم بود ولى از آنجا که سند مشروعیت و حقانیت و قرب معنوى آنان به رسول خدا صلى‏الله‏علیه‏و‏آله محسوب مى‏شد، دشمنان اسلام سعى داشتند به هر نحوى که شده آن را در اختیار گیرند و به کار خود (غصب) مشروعیت بخشند. شاهد گویا بر این مطلب این است که ابن ابى الحدید دانشمند اهل تسنّن مى‏گوید: از استادم على بن فارقى پرسیدم: آیا فاطمه راستگو و صادق بود؟ پاسخ داد: آرى. گفتم: پس چرا خلیفه اول «فدک» را به ایشان برنگرداند؟ استادم لبخندى زد و گفت: اگر در آن روز فدک را به فاطمه علیهاالسلام داده بود، در روز بعد فاطمه خلافت شوهرش را ادّعا مى‏کرد و او نمى‏توانست هیچ عذرى بیاورد؛ چرا که یقین داشت فاطمه در مورد خلافت شوهرش راست مى‏گوید.(13)

آرى این هم ظلم و مصیبتى دیگر، اما فاطمه که در کوران حوادث تلخ روزگار همچون کوهى پرصلابت و استوار ایستادگى نموده بود، از حقّ مسلم خود گذشت و همچون دیگر موارد صبر و پایدارى نمود و دردهاى خود را با خالق خویش در میان گذاشت و این سخن پیامبر صلى‏الله‏علیه‏و‏آله در ذهن او تداعى مى‏کرد که: «اِلَى الله‏ِ أَشکُو ظالِمیکِ مِنْ أُمَّتی؛ نزد خداوند از ستمکاران امتم که در حق تو ظلم مى‏کنند شکایت مى‏کنم.»(14)

 

پی‎نوشت‎ها:

1. معجم البلدان، مادّه «فدک.»

2. ر.ک: سیرة النبویة، ابن هشام، دارالمعرفة، ج3، ص353.

3. حشر/6.

4. اسراء/ 26.

5. مسند ابى یعلى موصلى، دارالمأمون، ج2، ص334.

6. میزان الأعتدال، ذهبى، ج2، ص228.

7. الدر المنثور، سیوطى، ذیل آیه فوق.

8. مجمع الزوائد، هیثمى، دارالکتاب العربى، ج7، ص49.

9. مقتل الحسین، خوارزمى، مکتبة المفید، ج1، ص71.

10. شواهد التنزیل، حاکم حسکانى، مجمع احیاء الثقافة الاسلامیّة، ج1، ص438.

11. تاریخ المدینة، ابن شَبّه، دارالفکر، ج1، ص197 ـ 198.

12. کشف الغمّة، همان، ج1، ص103؛ تاریخ المدینة، همان.

13. شرح نهج‏البلاغة، همان، ج16، ص284.

14. کشف الغمّة، همان، ج1، ص123؛ بحارالأنوار، همان، ج28، ص27.

 

منبع:

مجله مبلغان، شماره 56، علی تقوی . 

*********************************************************************************************

مداحی سبک سنگین از

حاج مهدی اکبری

آخر از عشق علی آتش گرفتم سوختم

سوختن را من به عشق مرتضی آموختم

 

دانلود


نویسنده : غلام حیدر

سه شنبه 87 خرداد 14 ساعت 9:55 صبح بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

حمله به خانه وحی در کتب اهل تسنن 1

بخشى از مصائب و رنجهاى حضرت فاطمه زهرا (علیها السلام)»

یکى ازشبهاتى که مطرح مى شود این است که جریاناتى چون احراق درب خانه حضرت فاطمه (علیها السلام)وشهادت حضرت محسن (علیه السلام) درجریان هجوم به خانه و... همه از کارهاى زشت وناپسندى است که آنرا فقط شیعه نقل کرده وفاقد اعتبار است .حال در این فصل قسمتى از عبارتها و روایتهایى که علماى اهل سنت از قرن سوم هجرى تا کنون در کتابهاى خود نوشته اند را می آورم که تصریحاًوتأویلاً اشاره به وقایع مذکور دارد.وشما پس از مطالعه دقیق آن قضاوت کنید که آیا این مسائل ورویدادهاى مهم تاریخ اسلام را فقط شیعه نقل کرده است یا خیر
؟!

اگر چه روایات پیرامون این موضوع در کتب اهل سنت بسیار زیاد است، ولى ما در اینجا فقط به ذکر پاره اى از آنها اکتفا مى کنیم، وتحقیق و مطالعه بیشتر را به خوانندگان عزیز واگذار مى نمائیم .

1ـ ابن أبى شیبه (متوفى 235 ه.ق) در کتاب خود به نام«المصِّنف» جلد هفتم صفحه 432 روایت شماره 37045(چاپ بیروت) چنین مى نویسد:

«عمر بسوى خانه فاطمه روانه شد، وگفت: اى دختر پیامبر بخداقسم هیچکس نزد ما، دوست داشتنى تر از پدرت نیست وبعد از پدرت هیچکس نزدما،دوست داشتنى تر از تو نیست، ولکن بخدا قسم! این محبت مانع از آن نمى شود که این افرادى را که نزد خود جمع کرده اى دستور بدهم خانه را بر آنها بسوزانند.»
2ـ ابن قتیبه (متوفى 276 ه.ق) در کتاب خود بنام «الامامة والسیاسة» جلد اول صفحه 12 چاپ مصر چنین مى گوید:

«پس ابوبکر،عمر را به دنبال آنها که در خانه على جمع شده بودند فرستاد پس آنها از خارج شدن از خانه خوددارى نمودند در این هنگام عمر دستور داد که: هیزم حاضر کنید و خطاب به اهل خانه گفت: قسم به آن کس که جان عمر در دست اوست !باید خارج شوید والّا خانه را با اهلش به آتش مى کشم .


شخصى به عمر گفت :آیا مى دانى که فاطمه دراین خانه است؟! عمر گفت :اگر چه فاطمه در خانه باشد!»

برای دیدن بقیه اسناد و دانلود مداحی به ادامه مطلب بروید

 

ادامه مطلب...

نویسنده : غلام حیدر

دوشنبه 87 خرداد 13 ساعت 10:27 صبح بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

از خواندن این نامه غفلت نکنید 3

ادامه نامه...


فاطمه دستهایش را جلو در خانه گرفته نمیگذاشت در باز شود، او را به یکسوی افکندم، سر راه بر من گرفت، با تازیانه بر دستهایش زدم از شدت درد ناله و فریادش بلند شد، تصمیم گرفتم قدری نرم شوم و از در خانه برگردم، در این هنگام به یاد دشمی علی و حرص و ولع او در ریختن خون بزرگان عرب و نیرنگ محمد و سحرش افتادم، لگدی بر در زدم، وی که محکم بر در چسبیده بود تا بازنشود فریادی زد که پنداشتم مدینه زیر و رو شد و صدا زد: ای پدر! ای رسول خدا با حبیبه تو و دخترت بدینگونه رفتار میشود، آه ای فضه مرا بگیر، به خدا سوگند که فرزندی که در شکم داشتم کشته شد، صدای آه و ناله او را به خاطر درد زایمان در حالی که به دیوار تکیه داده بود شنیدم، در را بازکرده و وارد خانه شدم، با چهره ای با من روبرو شد که دیدگانم را فروبست، از روی مقنعه به گونه ای بر صورتش نواختم که گوشواره از گوشش به درآمد و به زمین پخش شد...

 

برای دیدن ادامه متن و دانلود مداحی به ادامه مطلب بروید

 

ادامه مطلب...

نویسنده : غلام حیدر

یکشنبه 87 خرداد 12 ساعت 4:43 عصر بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]

از خواندن این نامه غفلت نکنید 2

آغاز نامه عمر ملعون

آن کسی که ما را با شمشیر وادار کرد که به او اعتراف نمودیم، اقرار کردیم ولی به خاطر ناخشنودی از آن دعوت سینه ها از خشم و غضب خروشان و جانها خشکیده و بیرمق، فکرها و دیدگان آشفته و مشوش بود، بدان جهت از او اطاعت کردیم که شمشیر زور قوم و قبیله یمنی خود را از بالای سرمان بردارد و آن کسانی از قریش که دست از دین اجدادی خود برداشته بودند مزاحم ما نشوند، به بت هبل و به دیگر بتها و لات و عزی سوگند که عمر از آن روز که آنها را پرستیده دست از آنها برنداشته و پروردگار کعبه را نپرستیده و گفتاری از محمد را تصدیق ننموده است و جز از راه نیرنگ و فریب ادعای مسلمانی ننموده و میخواسته او را بفریبد، چون جادوی بزرگی برایمان آورد و در سحر و جادوگری بر سحر بنی اسرائیل با موسی و هارون و داود و سلیمان و پسر مادرش عیسی افزود و سحر و جادوی همه آنان را او یک تنه آورد و بر آنان این نکته را افزود که اگر او را باور داشته باشند باید بر این مطلب که او سالار ساحران است اقرار داشته باشند .ای پسر ابوسفیان تو آئین پدرت را بگیر و از ملت خود پیروی کن و به آن چه که پیشینیان تو گفته و این خانه را- که میگویند پروردگارشان به آنان دستور داده سوی آن آمده و پیرامونش بچرخند و طواف کنند و قبله خود قرار دهند- انکار کردهاند وفادار باش، و به نماز و حجشان که رکن دین خود قرار داده و میپندارند که این خانه از آن خدا است اعتنائی نداشته باش، از جمله کسانی که محمد را یاری کرده همین شخص فارسی لال روزبه است، و می گویند به او وحی شده است که «نخستین خانه ای که برای مردم قرار داده شده همان خانه ای است که در شهر مکه است و با برکت میباشد و موجب هدایت و راهنمائی جهانیان است»

برای دیدن ادامه متن و دانلود مداحی به ادامه مطلب بروید

 

ادامه مطلب...

نویسنده : غلام حیدر

شنبه 87 خرداد 11 ساعت 1:52 عصر بر دشمن علی لعنت بفرستید [ لعنت فرستاده شده ]


صفحه اصلی | ایمیل مدیر وبلاگ| پارسی یار | پارسی بلاگ