مروت بر قاتل
امیرالمومنین به جانب آن ملعون (ابن ملجم لعنة الله) نگریست و به صدای ضعیفی فرمود: یابن ملجم امری بزرگ آوردی و مرتکب کار عظیم گشتی آیا من از بهر تو بد امامی بودم؟ که مرا چنین جزا دادی آیا من تو را مورد مرحمت قرار ندادم؟ و از دیگران برنگزیدم؟ آیا به تو احسان نکردم؟ و عطای تو را افزون نکردم؟ با آن که میدانستم که تو مرا خواهی کشت.
لکن خواستم حجت بر تو تمام شود و خدا انتقام مرا از تو بکشد و نیز خواستم که از این عقیدهات برگردی و شاید از طریق ضلالت و گمراهی روی بتابی پس شقاوت بر تو غالب شد تا مرا بکشتی ای شقیترین اشقیاء.
ابن ملجم در این وقت بگریست و گفت: آیا تو میتوانی کسی را که در جهنم است و خاص آتش است را نجات دهی.
آنگاه حضرت سفارش او را به امام حسن علیه السلام کرد و فرمود: ای پسر به اسیر خود مدارا کن و طریق شفقت و رحمت پیشدار آیا نمیبینی چشمهای او را که از ترس چگونه گردش میکند و دلش چگونه مضطرب میباشد.
امام حسن علیه السلام عرض کرد: ابن ملعون تو را کشته است و دلها را به درد آورده است، امر میکنی که با او مدارا کنیم.
فرمود: ای فرزند، ما اهلبیت رحمت و مغفرتیم پس به او از آنچه خود میخوری بخوران و از آنچه خود میآشامی به او بیاشام، پس اگر من از دنیا رفتم از او قصاص کن و او را بکش و او را مثله مکن یعنی دست و پا و گوش و بینی و سایر اعضا او را قطع مکن که من از جد تو رسول خدا شنیدم که فرمود: مثله مکنید اگر چه سگ گزنده باشد و اگر زنده ماندم، من خودم داناترم که با او چه کار کنم و من اولی میباشم به عفو کردن چه ما اهلبیتی میباشیم که با گناهکار در حق ما، جز به عفو و کرم رفتار دیگر ننماییم. (6)
ترحم بر قاتل خود
نقل شده است که امام حسن علیه السلام ظرف شیری نزدیک آورد و به پدر شیر داد، آن حضرت کمی از آن را خورد، و فرمود: بقیه آن را برای اسیرتان (ابن ملجم) ببرید، و به امام حسن علیه السلام فرمود: به آن حقی که برگردن تو دارم، در لباس و غذا، آن چه میپوشید و میخورید به ابن ملجم نیز بپوشانید و بخورانید. (7)
پینوشتها:
6- منتهی الامال، ج 1، ص 187.
7- بحارالانوار، ج 42، ص 289.
منبع:
سوگنامه امام علی علیه السلام، عباس عزیزی
بر قاتلین مولا علی لعنت