• وبلاگ : مشهد وبلاگ
  • يادداشت : گذري بر نهج البلاغه 2
  • نظرات : 0 خصوصي ، 9 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + علي 

    جناب رافضي عزيز

    يك مشكل برام پيش امد نرفتم و ديليل ديگه نرفتن من فقط تو بودي كه گفتي برام مدرك مياري چون اگر ببرم ديگه بر نمي گردم حالا ماندم تا فقط جواب تو رو ببينم...

    ==================================

    گفتي:

    من يكسري مطالب نوشته بودم و شما همه رو جمع كرديد و با جداكردن كلمه كلمه آن يك جمله بر عليه من در آوردي. ضمنا چرا توهين هايي كه به حضرت علي و حضرت فاطمه سلام الله عليها كه كردي رو نمي گي

    جواب:

    شما قسم خوردي كه اين جمله را كه من نوشته ام را نگفتي خوب همين براي من بس هست ...

    تو كه انقدر راحت دروغ ميگي..

    مي خوام تو رو به خدا علي قسم بدم كه مطالب من و تو غير از اين بود...

    اما مطالب...

    شما گفتي كه حضرت عمر استغفر الله حرامزاده بوده

    من گفتم پس چرا ضرت علي دخترش را به او داد...

    گفتي نداده

    من برات مدرك آوردم ..

    بازم توهين كردي..

    كه من گفتم اگر حضرت عمر استغفر الله حرامزاده بوده و حضرت علي دخترش را به او داده دو حالت داره يا حضرت علي هم استغفر الله اين گونه بوده يا سيدنا عمر اينگونه نبوده

    كه شما شروع كردي توهين به خانواده من و خودم ...

    بعد شما از من سئوال كردي كه حضرت علي معصوم بوده و از آينده خبر داشته من گفتم نه ...

    من گفتم نه ...

    گفتي خوب به همين ديليل كه از آينده خبر نداشته دخترش را داده

    من گفتم كه از گذشته خبر داشته

    كه تو باز توهين كردي..

    =========

    خوب اين كل ماجرا بازم فكر نه كن كه با اين حرف كه بگي من كلمه ها رو كنار هم كذاشتم دارم دروغ مي گم من حاضر قسم بخور ماجرا اين بود و تو در يك جمله كامل اين رو گفتي حالا نمي خواد براي من زرنگي كني حالا درباره از تو مي پرسم كه حاضري قسم بخور كه همچين جمله كه من بالا نوشتم نگفتي من ديگه چيزي نميگنم فقط اين رو بدون كه داري به نام خدا قسم مي خوري ....

    و دروغگو از سگ بتر است

    بازم هر جور ميله شما اگر دوست داري بازم به من توهين كن

    پاسخ

    جناب علي وهابي. خيلي خندم ميگيره که شما اينقدر پشت سر هم دروغ ميگي و باز بقيه رو متهم مي کني. خيلي خنده داره که به خاطر شنيدن جواب تو نرفتم. يعني در مذهب شما جهاد به قول شما در راه خدا پايينتر از شنيدن جواب يک سوال است که به قول خودتون ما جواب را ميدهيم در حالي که اين جواب ما رد کردن نظر شماست. شما اگر به اين اعتقاد داريد که اين ازدواج صورت گرفته پس چرا منتظر مانديد تا من نظر شما را رد کنم. اين کلام شما مانند فتاوي وهابيون خنده دار است. در مورد حرامزاده بودن عمر من قبول دارم که گفتم. و در جواب هاي نظرات قبلي تو اين را هم گفتم که به قول يکي از دوستان آنقدر دليل و مدرک بر حقانيت شيعه وجود دارد که جاي اين بحث نيست. ضمنا اينها که گفتي تمام مطالب رد و بدل شده بين من و تو نبود. خيلي چيزهاي ديگه بود که مطرح کردي ولي نمي دانم چرا از اين مي ترسي که آنها را مطرح کني. من از تو سوال کردم که معصوم بودند و غيب مي دانستند و اينها . ولي اينها هيچ ربطي به اين که من ازدواج عمر با دختر شير خدا را قبول کنم ندارد. من همانجا گفتم جوابت را ميدهم ولي شما يکسري توهين هايي به .... کردي که تا آن زمان اگر ذره اي ارزش براي اهل تسنن قائل بودم از آن موقع نيستم. اگر اشتباه نکنم دفعه بعد که با هم مکاتبه داشتيم گفتم جواب آماده است ولي به دليل برخورد با مناسبت ها که من البته به تو نگفتم گذاشتم براي شنبه يا يکشنبه. ولي در يک کلمه جواب دادم. تفصيل جواب رو گذاشتم براي بعد. ضمنا تو به نام خدا قسم هاي زيادي خوردي که....جوابت رو در مورد ازدواج عمر با دختر شير خدا که افسانه اي بيش نيست دادم. لطفا اگر باز مي خواستي نظري بدي يا به قولي بر دومي لعنت بفرستي به همان مطلب بيا و آنجا لعن بفرست. يک نظر ديگه داده بودي که گفته رضا در مسلمان بود. من آن نظر را پاک کردم و بدون اين که نگاهي به آدرس بندازم. مطلب را نديده ام که بخواهم رد يا قبول کنم. همان مطلب را به سايت www.pakhsh-iran.com بياور تا در حضور خود رضا باشد و خود رضا هم تأييد کند. يا علي